آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Jerky

ˈdʒɜrːki ˈdʒɜːki ˈdʒɜːki

گذشته‌ی ساده:

jerkied

شکل سوم:

jerkied

سوم‌شخص مفرد:

jerkies

وجه وصفی حال:

jerkying

شکل جمع:

jerkies

صفت تفضیلی:

jerkier

صفت عالی:

jerkiest

معنی jerky | جمله با jerky

adjective

نامنظم رونده، تشنجی، متناوب، خشکانده شده در آفتاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the jerky movements of a robot

حرکات تکانه دار آدمک ماشینی

The sick man spoke jerkily.

مرد بیمار بریده‌بریده حرف می‌زد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد jerky

  1. adjective uncontrolled
    Synonyms:
    uncontrollable shaky rough shaking bumpy jolting jarring lurching fitful spasmodic convulsive twitching twitchy tremulous paroxysmal bouncy
    Antonyms:

سوال‌های رایج jerky

گذشته‌ی ساده jerky چی میشه؟

گذشته‌ی ساده jerky در زبان انگلیسی jerkied است.

شکل سوم jerky چی میشه؟

شکل سوم jerky در زبان انگلیسی jerkied است.

شکل جمع jerky چی میشه؟

شکل جمع jerky در زبان انگلیسی jerkies است.

وجه وصفی حال jerky چی میشه؟

وجه وصفی حال jerky در زبان انگلیسی jerkying است.

سوم‌شخص مفرد jerky چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد jerky در زبان انگلیسی jerkies است.

صفت تفضیلی jerky چی میشه؟

صفت تفضیلی jerky در زبان انگلیسی jerkier است.

صفت عالی jerky چی میشه؟

صفت عالی jerky در زبان انگلیسی jerkiest است.

ارجاع به لغت jerky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jerky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jerky

لغات نزدیک jerky

پیشنهاد بهبود معانی