فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Convulsive

kənˈvʌlsɪv kənˈvʌlsɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    شنج‌آور، متشنج، مختلج، (مجازاً) تکان‌دهنده
    • - convulsive asthma
    • - آسم همراه با تشنج
    • - convulsive disorders
    • - اختلالات همراه با تشنج
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد convulsive

  1. adjective Affected by involuntary jerky muscular contractions; resembling a spasm
    Synonyms: spasmodic, spastic

ارجاع به لغت convulsive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convulsive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/convulsive

لغات نزدیک convulsive

پیشنهاد بهبود معانی