فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Spastic

ˈspæstɪk ˈspæstɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
( spastical ) انقباضی، تشنجی، مبتلا به فلج تشنجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spastic

  1. adjective affected by involuntary jerky muscular contractions; resembling a spasm
    Synonyms:
    spasmodic convulsive

ارجاع به لغت spastic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spastic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spastic

لغات نزدیک spastic

پیشنهاد بهبود معانی