فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دوره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    dõre
  • period, cycle, course, generation, set, review, recaptitulation, perimeter, contour, rim, going round , given in turn, round
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد دوره

ارجاع به لغت دوره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوره

پیشنهاد بهبود معانی