فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

موسم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

هنگام، فصل

فونتیک فارسی

mõsem
اسم

season, time, tide

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

موسم شادمانی است!

It's the season to be jolly!

زمستان موسم برف و سرماست.

Winter is the season of snow and cold.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد موسم

  1. مترادف:
    دور دوره زمان عهد فصل گاه موعد نوبت هنگام

ارجاع به لغت موسم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موسم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/موسم

لغات نزدیک موسم

پیشنهاد بهبود معانی