امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

دوره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

dõre
period, cycle, course, generation, set, review, recaptitulation, perimeter, contour, rim, going round , given in turn, round

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دوره

  1. مترادف:
    دوران زمانه زمان عصر عهد موسم نوبت وقت هنگام
  1. مترادف:
    دنیا روزگار
  1. مترادف:
    مرور
  1. مترادف:
    دور محیط
  1. مترادف:
    سیر گردش
  1. مترادف:
    احاطه

ارجاع به لغت دوره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوره

لغات نزدیک دوره

پیشنهاد بهبود معانی