آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

    محیط به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / mohit /

    environment, surroundings, community, medium, ambience, air, milieu

    environment

    surroundings

    community

    medium

    ambience

    air

    milieu

    اوضاع و احوال و اشیا دربرگیرنده‌ی کسی یا چیزی

    آدم انعطاف‌پذیری بود و زود به محیط جدید خو گرفت.

    He was an adaptable person and soon got used to the new surroundings.

    محیط لیبرال آن دانشگاه

    the liberal ambience of that university

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    او در محیط خشنی بار آمده بود.

    He had been raised in a harsh environment.

    باید ساختمان‌ها را با محیط آن‌ها تلفیق کرد.

    Buildings should be integrated with their surroundings.

    اسم
    فونتیک فارسی / mohit /

    circumference

    circumference

    مرز یک شکل هندسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    محیط زمین حدوداً 40,075 کیلومتر است.

    The circumference of the Earth is approximately 40,075 kilometers.

    محیط این دو دایره

    the circumference of these two circles

    اسم
    فونتیک فارسی / mohit /

    perimeter, around, meridian, girth, encompassing, circuit, precincts, setting, periphery

    perimeter

    around

    meridian

    girth

    encompassing

    circuit

    precincts

    setting

    periphery

    پیرامون، گرداگرد

    محیط زمین فوتبال 91.44 متر است.

    The perimeter of the football field measures 100 yards.

    سربازان امنیت محیط اردوگاه را تامین کردند.

    The soldiers secured the perimeter of the camp.

    صفت
    فونتیک فارسی / mohit /

    erudite, well-versed, ambient, punditic

    erudite

    well-versed

    ambient

    punditic

    احاطه‌کننده

    پدرم در تاریخ باستان محیط است.

    My father is well-versed in ancient history.

    او در زبان‌های برنامه‌نویسی متعددی محیط است.

    He is well-versed in various programming languages.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد محیط

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اسم
    متضاد:
    محاط
    مترادف:
    اطراف پیرامون دور محدوده دوره گرداگرد
    مترادف:
    آتمسفر جو فضا
    مترادف:
    آگاه بااطلاع مطلع
    مترادف:
    اقیانوس دریای بزرگ قلزم
    مترادف:
    احاطه کننده دربرگیرنده

    سوال‌های رایج محیط

    محیط به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «محیط» در زبان انگلیسی به environment ترجمه می‌شود.

    محیط، به‌عنوان بستری که انسان، حیوانات، گیاهان و سایر موجودات زنده در آن زیست می‌کنند، مفهومی چندلایه و پیچیده دارد. این واژه در معناهای گوناگون، از فضای فیزیکی اطراف گرفته تا بسترهای اجتماعی و فرهنگی کاربرد دارد. در علوم طبیعی، «محیط» به مجموعه‌ای از عوامل زنده و غیرزنده گفته می‌شود که بر موجودات زنده تأثیر می‌گذارند و در تعامل با آن‌ها هستند. این عوامل شامل آب‌وهوا، خاک، منابع طبیعی، صدا، نور و موجودات دیگر هستند.

    اهمیت محیط در زندگی انسان به اندازه‌ای است که بخش قابل توجهی از سلامت جسمی و روانی او به کیفیت این محیط وابسته است. آلودگی هوا، تخریب منابع طبیعی، کمبود آب، و ازبین‌رفتن تنوع زیستی، از جمله چالش‌هایی هستند که به‌طور مستقیم زندگی انسان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. محیط سالم، نه‌تنها رفاه فردی بلکه توسعه‌ی پایدار اجتماعی و اقتصادی را نیز تضمین می‌کند. بنابراین، حفاظت از محیط، مسئولیتی فردی و جمعی برای نسل حاضر و آینده به شمار می‌رود.

    در زندگی روزمره، «محیط» می‌تواند به فضای کار، خانه یا مدرسه نیز اطلاق شود. کیفیت این محیط‌ها، مثل میزان نور، تهویه، آراستگی، صدا، و نظم آن، می‌تواند به‌طور چشمگیری بر عملکرد افراد، احساس رضایت، و سلامت روان آن‌ها تأثیر بگذارد. برای مثال، محیط کاری منظم و آرام، می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری و تمرکز شود، در حالی که محیط پرتنش و پر سروصدا، ممکن است منجر به استرس و فرسودگی روانی گردد.

    از منظر فرهنگی نیز محیط، نقش بسزایی در شکل‌گیری هویت فردی و اجتماعی ایفا می‌کند. افراد در بستر محیط‌های فرهنگی خاصی رشد می‌کنند و نگرش‌ها، رفتارها و ارزش‌های آنان تحت‌تأثیر آن محیط شکل می‌گیرد. محیط‌های فرهنگی متنوع می‌توانند منبع غنی‌ای از الهام، خلاقیت و ارتباط بین‌فرهنگی باشند. در عین حال، عدم همخوانی فرد با محیط فرهنگی اطراف می‌تواند منجر به احساس بیگانگی یا شکاف فرهنگی شود.

    محیط مفهومی است که در تمامی ابعاد زندگی بشر حضور دارد. از حیات روزمره گرفته تا تحولات اجتماعی، از علوم زیستی تا روانشناسی و جامعه‌شناسی، واژه‌ی محیط همواره نقشی کلیدی بازی می‌کند. فهم دقیق‌تر این مفهوم و توجه به تأثیرات متقابل آن با انسان، گامی ضروری در مسیر زندگی سالم، متعادل و آگاهانه است.

    ارجاع به لغت محیط

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «محیط» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محیط

    لغات نزدیک محیط

    • - محیا
    • - محیرالعقول
    • - محیط
    • - محیط بد
    • - محیط جنایتکاران حرفه ای
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.