time, day, age, era, period, epoch
time
day
age
era
period
epoch
در روزگار شکسپیر پسرها نقش زنها را بازی میکردند.
In Shakespeare's day, female roles were played by boys.
روزگار جوانی من
the period of my youth
life, world, living
life
world
living
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
روزگار تو چگونه است؟
How goes the world with you?
روزگار سخت به او درسهای ارزشمندی آموخت.
The hard living taught him many valuable lessons.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «روزگار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روزگار