امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گردش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

gardesh
walk(ing), circulation, revolution, change

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گردش

  1. مترادف:
    پرسه پیک‌نیک تفرج تفریح سیاحت گشت هواخوری
  1. مترادف:
    جولان حرکت دور دوران سیر
  1. مترادف:
    تغییر دگرگونی

ارجاع به لغت گردش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گردش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گردش

لغات نزدیک گردش

پیشنهاد بهبود معانی