آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تغییر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / taghyir /

change, transformation, alteration, mutation, variance, switch, swing, permutation, turn, turnover, transition, metamorphosis, variation

change

transformation

alteration

mutation

variance

switch

swing

permutation

turn

turnover

transition

metamorphosis

variation

دگرگونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

تغییر ناگهانی عواطف او اضطراب نهفته‌ی او را آشکار ساخت.

The sudden change in her affect revealed her underlying anxiety.

پیراهنش را برای تغییر دوباره پیش خیاطش برد.

She took back her dress to her tailor for alteration.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تغییر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت تغییر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تغییر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تغییر

لغات نزدیک تغییر

پیشنهاد بهبود معانی