change, transformation, transition, turnabout, evolution, revolution, turnaround, development, reformation, upturn, shakeout, shake-up
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تحول کشور از سازگان کشاورزی به سازگان صنعتی
the country's evolution from an agricultural to an industrial system
یک دورهی تحول
a period of transition
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تحول» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تحول