آخرین به‌روزرسانی:

پرسه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

parse

inquiry, ramble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرسه

  1. مترادف:
    ختم سوگ عزاداری عزا ماتم ماتم‌پرسی
    متضاد:
    عیش
  1. مترادف:
    بیمارپرسی تفقد عیادت
  1. مترادف:
    تفرج راه‌پیمایی سیر گردش گشت

ارجاع به لغت پرسه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرسه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرسه

لغات نزدیک پرسه

پیشنهاد بهبود معانی