سوگ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

غم، ماتم

فونتیک فارسی

soog
اسم
ادبی sorrow, mourning, grief, bereavement, jeremiad

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- سوگ شوهر مرحومش او را کاملاً شوریده‌حال کرده بود.

- She was distraught with grief for her dead husband.

- پرچم‌های سیاه نشان دیگری از سوگ آنان بود.

- Black flags were another demonstration of their grief.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوگ

ارجاع به لغت سوگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سوگ

لغات نزدیک سوگ

پیشنهاد بهبود معانی