حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
اندوه به انگلیسی
معنیها و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / andooh /
grief, sorrow, sadness, dejection, despondency, unhappiness, melancholy, gloom, murk, desolation, funk, woe, ruth, blues, dolor, heartache, heartbreak, shadow
grief
sorrow
sadness
dejection
despondency
unhappiness
melancholy
gloom
murk
desolation
funk
woe
ruth
blues
dolor
heartache
heartbreak
shadow
غصه، غم
مرگ شوهر موجب اندوه فراوان برای توران خانم شد.
The death of her husband caused Turan Khanum much sorrow.
پدر غرق اندوه شد.
The father dissolved in grief.
اسم
فونتیک فارسی / andooh /
depression, chill, distress, anguish, dolor
depression
chill
distress
anguish
dolor
افسردگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آن خبر همهی ما را غرق در اندوه کرد.
That news filled all of us with depression.
مرگ او موجب اندوه فراوان همکلاسیهای او شد.
His death was a great distress to his class- mates.
مترادف و متضاد اندوه
ارجاع به لغت اندوه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «اندوه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اندوه
لغات نزدیک اندوه
- - اندوکتانس
- - اندونزی
- - اندوه
- - اندوهآور
- - اندوهانگیز
