فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
تیمار به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
پرستاری
فونتیک فارسی
timaar
اسم
care, attendance, nursing, treatment, taking care of, ministry, ministration, grooming, service
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تیمار خوب برای بهبودی سریع ضروری است.
Good care is essential for a quick recovery.
او از تیمار دل‌سوزانه‌ی پرستاران سپاسگزار بود.
She was grateful for the compassionate treatment from the nursing staff.
مترادف و متضاد تیمار
-
مترادف:اندوه غم
-
مترادف:اندوه‌گساری غم‌خواری
-
مترادف:حضانت سرپرستی
-
مترادف:پرستاری توجه
-
مترادف:اندیشه فکر
ارجاع به لغت تیمار
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «تیمار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تیمار
لغات نزدیک تیمار
- - تیماجگر خانه
- - تیماجگری
- - تیمار
- - تیمار دراز مدت
- - تیمار کردن