زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

سرپرستی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sarparasti /

guardianship, protection, supervision, management, superintendence, chaperonage, superintendency, government, care, trust, directorship, direction, tutelage, hand, headship, administration

guardianship

protection

supervision

management

superintendence

chaperonage

superintendency

government

care

trust

directorship

direction

tutelage

hand

headship

administration

کفالت، ریاست، مباشرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

آموزش و سرپرستی جوانان

the instruction and government of the youth

تحت سرپرستی او

under his supervision

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سرپرستی کلی برنامه به او سپرده شده بود.

He was given overall direction of the program.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرپرستی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت سرپرستی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرپرستی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرپرستی

لغات نزدیک سرپرستی

پیشنهاد بهبود معانی