۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

سرپرستی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sarparasti /

guardianship, protection, supervision, management, superintendence, chaperonage, superintendency, government, care, trust, directorship, direction, tutelage, hand, headship, administration

کفالت، ریاست، مباشرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

آموزش و سرپرستی جوانان

the instruction and government of the youth

تحت سرپرستی او

under his supervision

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سرپرستی کلی برنامه به او سپرده شده بود.

He was given overall direction of the program.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرپرستی

  1. مترادف:
    پیشوایی تیمار ریاست کفالت مباشرت نظارت نگهداری وصایت

ارجاع به لغت سرپرستی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرپرستی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرپرستی

لغات نزدیک سرپرستی

پیشنهاد بهبود معانی