attention, note, notice, preoccupation, concentration
توجه دقیق به جزئیات
a careful attention to details
زیبایی او توجه همه را جلب کرد.
Her beauty arrested everyone's attention.
care, thought, mindfulness, regard, heed, consideration
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بیتوجه
careless
توجه او به بیماران قابل توجه بود.
Her care of the patients was admirable.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «توجه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توجه