امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Talisman

ˈtæləzmən ˈtæləzmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

طلسم، تعویذ، جادو، جادوگرانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد talisman

  1. noun charm
    Synonyms: fetish, good-luck piece, juju, lucky piece, phylactery, rabbit’s foot

ارجاع به لغت talisman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «talisman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/talisman

لغات نزدیک talisman

پیشنهاد بهبود معانی