آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Fetish

ˈfetɪʃ ˈfetɪʃ

شکل جمع:

fetishes

معنی fetish | جمله با fetish

noun countable

فتیش، علاقه‌ی جنسی غیرعادی (تمایل جنسی خاص به یک چیز یا بخش بدن)

The film explores characters with different fetishes.

این فیلم به بررسی شخصیت‌هایی با فتیش‌های مختلف می‌پردازد.

Some people develop a fetish for leather clothing.

بعضی افراد فتیش لباس‌های چرمی پیدا می‌کنند.

noun countable

وسواس، علاقه‌ی افراطی، دل‌بستگی شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Some people have a fetish for collecting rare books.

بعضی افراد دل‌بستگی شدیدی به جمع‌آوری کتاب‌های کمیاب دارند.

She has a fetish for perfection in her artwork.

او به کمال در آثار هنری خود، وسواس دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to make a fetish of sports

خوره‌ی ورزش بودن

noun countable

دین طلسم، شیء مقدس، بت

The museum displayed a collection of fetishes from various African tribes.

موزه، مجموعه‌ای از اشیاء مقدس قبیله‌های مختلف آفریقا را به نمایش گذاشت.

Fetishes were often used in rituals to invoke spirits.

طلسم‌های روحانی اغلب در آیین‌ها برای احضار ارواح استفاده می‌شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fetish

  1. noun object believed to have supernatural powers
    Synonyms:

سوال‌های رایج fetish

شکل جمع fetish چی میشه؟

شکل جمع fetish در زبان انگلیسی fetishes است.

ارجاع به لغت fetish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fetish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fetish

لغات نزدیک fetish

پیشنهاد بهبود معانی