آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Preoccupation

priːˌɑːkjəˈpeɪʃn priːˌɒkjəˈpeɪʃn

معنی preoccupation | جمله با preoccupation

noun

توجه فکری، فکر و ذکر، اشتغال فکری

nowadays, his sole preoccupation is money.

این روزها یگانه فکر و ذکر او پول است.

His current preoccupation is the appointment of the new manager.

فکر و ذکر فعلی او انتصاب مدیر جدید است.

noun

حواس‌پرتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد preoccupation

  1. noun total occupation of the attention or of the mind
  1. noun the act of taking occupancy before someone else does
    Synonyms:

ارجاع به لغت preoccupation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preoccupation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preoccupation

لغات نزدیک preoccupation

پیشنهاد بهبود معانی