شکل جمع:
obsessionsوسواس، دلبستگی شدید، شیفتگی بیمارگونه، علاقهی افراطی، مشغولیت ذهنی، فکروخیال مداوم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His obsession with money is not new.
وسواس فکری او نسبت به پول تازگی ندارد.
His unhealthy obsession with social media is affecting his real life.
شیفتگی بیمارگونهاش به شبکههای اجتماعی، زندگی واقعیاش را تحتتأثیر قرار داده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obsession» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obsession