با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Neurosis

nʊˈroʊsɪs njʊˈrəʊsɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    neuroses

معنی

noun
پزشکی اختلال اعصاب، اختلال روانی، نژندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neurosis

  1. noun mental disturbance, disorder
    Synonyms: aberration, abnormality, affliction, breakdown, compulsion, crack-up, derangement, deviation, hysteria, inhibition, insanity, instability, madness, maladjustment, mental illness, neurasthenia, obsession, personality disorder, phobia, psychological disorder, psychopathy
    Antonyms: adjustment, balance, sanity

ارجاع به لغت neurosis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neurosis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neurosis

لغات نزدیک neurosis

پیشنهاد بهبود معانی