با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Neuroscience

ˌnʊroʊˌsaɪəns ˈnjʊərəʊˌsaɪəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
علم عصب‌شناسی، پی‌شناسی
- I love reading books related to neuroscience.
- من عاشق خواندن کتاب‌های مرتبط با علوم عصب‌شناسی هستم.
- Neuroscience research on monkeys.
- تحقیق عصب‌شناسی بر میمون‌ها.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت neuroscience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neuroscience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neuroscience

لغات نزدیک neuroscience

پیشنهاد بهبود معانی