فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Mental Illness
ˌment̬l ˈɪlnəs
ˌmentl ˈɪlnəs
شکل جمع:
mental illnessesمعنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
بیماری روانی، مرض روانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The risk for Black people with mental illness is even higher, experts say.
بنابه گفته‌ی متخصصان، خطرش برای سیاه‌پوستان مبتلا به بیماری‌های روانی بیشتر است.
Opening up and talking about mental illness helps take the stigma away.
صحبت کردن راجع به بیماری‌های روانی آزردگی آن را از بین می‌برد.
مترادف و متضاد mental illness
-
noun emotional disorderSynonyms:depression neurosis insanity madness mania paranoia phobia schizophrenia delusions maladjustment psychosis psychopathy craziness lunacy derangement mental disorder mental disease mental sickness nervous disorder nervous breakdown emotional instability personality disorder disturbed mind troubled mind sick mind loss of mind unbalanced mind unsoundness of mind neurotic disorder
ارجاع به لغت mental illness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «mental illness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mental-illness
لغات نزدیک mental illness
- - mental deficiency
- - mental hospital
- - mental illness
- - mental reservation
- - mental retardation