Nervous Breakdown

ˈnɜrːvəsˈbreɪkˌdaʊn ˈnɜːvəsˈbreɪkdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فروپاشی روانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nervous breakdown

  1. noun mental exhaustion
    Synonyms: burnout, burnout, clinical depression, collapse, crackup, crackup, depression, emotional collapse, mental collapse, nervous exhaustion, nervous prostration, neurasthenia, neurosis, shattered nerves

ارجاع به لغت nervous breakdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nervous breakdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nervous breakdown

لغات نزدیک nervous breakdown

پیشنهاد بهبود معانی