شکل جمع:
burnoutsشکل نوشتاری دیگر این لغت: burn-out
از پا درآمدن، فرسودگی روانی، خستگی شدید (در اثر فشار کار و نگرانی و غیره)
To avoid burnout, it's important to take regular breaks and manage workloads.
برای جلوگیری از خستگی شدید، مهم است که استراحتهای منظم داشته باشید و بار کاری را مدیریت کنید.
After months of overworking, he suffered from severe burnout.
پساز ماهها کار زیاد، او از فرسودگی شدید رنج برد.
خاموشی موتور، از کار افتادن موتور (در اثر تمام شدن سوخت موشک یا جت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The pilot reported engine burnout and prepared for an emergency landing.
خلبان، خاموشی موتور را گزارش داد و برای فرود اضطراری آماده شد.
The mission was successful despite the early burnout.
ماموریت علیرغم از کار افتادن زودهنگام موتور موفقیتآمیز بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «burnout» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burnout