۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Tire

taɪr taɪə

گذشته‌ی ساده:

tired

شکل سوم:

tired

سوم‌شخص مفرد:

tires

وجه وصفی حال:

tiring

شکل جمع:

tires

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adverb C2

خسته کردن، خسته، از پا درآمدن، فرسودن، لاستیک چرخ، لاستیک، لاستیک زدن به

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Driving tires me.

رانندگی مرا خسته می‌کند.

tired eyes

چشمان خسته

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a tired old man

پیر مرد وامانده

I am tired of beasts and demons, I long for humans

از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

the monotonous and tiring voice of that preacher

صدای یکنواخت و کسل‌کننده‌ی آن واعظ

bicycle tires

لاستیک دوچرخه

to put air in a tire

تایر را باد کردن

to let the air out of a tire

باد تایر را خالی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tire

  1. verb exhaust, weary
    Synonyms:
    fatigue weary weaken strain burn out collapse drain fail flag droop sink wear out depress dishearten sap tax jade fag enervate overwork overstrain deject displease distress irritate vex annoy bore harass irk wilt wear down disgust nauseate pall worry yawn peter out give out poop out prostrate go stale ennui overburden bush crawl debilitate dispirit faint fold pain put to sleep sicken
    Antonyms:
    energize refresh invigorate activate fire up

Phrasal verbs

tire out

خسته کردن، خسته شدن، فرسودن

لغات هم‌خانواده tire

  • verb - transitive
    tire

سوال‌های رایج tire

گذشته‌ی ساده tire چی میشه؟

گذشته‌ی ساده tire در زبان انگلیسی tired است.

شکل سوم tire چی میشه؟

شکل سوم tire در زبان انگلیسی tired است.

شکل جمع tire چی میشه؟

شکل جمع tire در زبان انگلیسی tires است.

وجه وصفی حال tire چی میشه؟

وجه وصفی حال tire در زبان انگلیسی tiring است.

سوم‌شخص مفرد tire چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد tire در زبان انگلیسی tires است.

ارجاع به لغت tire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tire

لغات نزدیک tire

پیشنهاد بهبود معانی