آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

    Fag

    fæɡ fæɡ

    گذشته‌ی ساده:

    fagged

    شکل سوم:

    fagged

    سوم‌شخص مفرد:

    fags

    وجه وصفی حال:

    fagging

    شکل جمع:

    fags

    معنی fag | جمله با fag

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی عامیانه سیگار

    He bought a packet of fags from the shop.

    او یک بسته سیگار از مغازه خرید.

    Can I borrow a fag? I forgot my pack at home.

    می‌توانم یک نخ سیگار بگیرم؟ بسته‌ام را در خانه جا گذاشتم.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی ناپسند گِی، کونی (واژه‌ی توهین‌آمیز برای مرد هم‌جنس‌گرا)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    He was bullied at school because some kids called him a fag.

    او در مدرسه مورد زورگویی قرار گرفت چون بعضی از بچه‌ها او را گی صدا می‌زدند.

    The comedian faced backlash for using the word fag in his performance.

    آن کمدین به‌خاطر استفاده از کلمه‌ی کونی در اجرای خود با واکنش منفی مواجه شد.

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی قدیمی حمال، خدمتکار، فرمان‌بر، نوکر (در مدارس بریتانیایی)

    In the past, younger boys at the school had to work as fags for older students.

    در گذشته، پسران کوچک‌تر در مدرسه مجبور بودند به‌عنوان خدمتکار برای دانش‌آموزان بزرگ‌تر کار کنند.

    He hated being a fag, especially when he had to polish his senior’s shoes.

    او از حمال بودن متنفر بود، مخصوصاً وقتی مجبور بود کفش‌های دانش‌آموز مافوقش را واکس بزند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He was my fag at Eaton.

    او در دبیرستان ایتون فرما‌ن‌بر من بود.

    noun countable informal

    انگلیسی بریتانیایی زحمت، مشقت، کار سخت، کار طاقت‌فرسا

    Digging out the weeds is a bit of a fag.

    وجین کردن علف‌های هرزه، کار سختی است.

    The endless fag of paperwork is unbearable.

    زحمت بی‌پایان کاغذبازی غیرقابل تحمل است.

    verb - intransitive

    انگلیسی بریتانیایی قدیمی نوکری کردن، فرمان‌بری کردن، خدمت کردن (در مدارس بریتانیایی)

    At his old school, he had to fag for a senior boy every morning.

    در مدرسه قبلی‌اش، او هر صبح مجبور بود به دانش‌آموز بزرگ‌تر خدمت کند.

    He refused to fag for the older students and got into trouble.

    او از نوکری کردن برای دانش‌آموزان بزرگ‌تر امتناع کرد و به دردسر افتاد.

    verb - intransitive

    زحمت کشیدن، جان کندن، کوشیدن، تقلا کردن

    I used to fag away in the office all day.

    تمام روز در اداره جان می‌کندم.

    The team fagged to reach the summit before nightfall.

    تیم تقلا کرد تا قبل‌از تاریکی شب به قله برسد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They fagged to improve their living conditions.

    آن‌ها کوشیدند تا شرایط زندگی خود را بهبود بخشند.

    verb - transitive

    خسته کردن، از پا درآوردن، کوفته کردن

    The long hours of work fagged her out.

    ساعات طولانی کار او را از پا درآورد.

    The heavy lifting completely fagged me.

    بلند کردن بارهای سنگین من را کاملاً خسته کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I am completely fagged out.

    از خستگی رمق ندارم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج fag

    گذشته‌ی ساده fag چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده fag در زبان انگلیسی fagged است.

    شکل سوم fag چی میشه؟

    شکل سوم fag در زبان انگلیسی fagged است.

    شکل جمع fag چی میشه؟

    شکل جمع fag در زبان انگلیسی fags است.

    وجه وصفی حال fag چی میشه؟

    وجه وصفی حال fag در زبان انگلیسی fagging است.

    سوم‌شخص مفرد fag چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد fag در زبان انگلیسی fags است.

    ارجاع به لغت fag

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fag

    لغات نزدیک fag

    • - faff
    • - fafnir
    • - fag
    • - fag end
    • - fagend
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.