گذشتهی ساده:
jadedوجه وصفی حال:
jadingیشم، سنگ جید، نفریت (نوعی کانی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The necklace was made of beautiful green jade stones.
گردنبند از سنگهای یشم سبز و زیبا ساخته شده بود.
The jade amulet was said to protect its wearer from harm.
گفته میشد که حرز یشم از پوشندهی آن در برابر آسیب محافظت میکند.
رنگ سبز یشمی، یشمیرنگ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The jade of her eyes sparkled in the sunlight.
چشمان یشمیرنگش زیر نور خورشید برق میزد.
She wore a beautiful dress in a jade color.
او یک لباس زیبا به رنگ سبز یشمی پوشیده بود.
ساختهشده از یشم
She wore a delicate jade pendant around her neck.
او یک آویز ظریف ساختهشده از یشم را به گردنش انداخته بود.
The ancient civilization crafted intricate jade artifacts.
تمدن باستان مصنوعات پیچیدهی ساختهشده از یشم را میساخت.
خسته شدن، بیزار شدن، کسل شدن
The constant stress of work caused her to jade quickly.
استرس مداوم کار باعث شد که او بهسرعت خسته شود.
The monotony of the daily routine caused him to jade over time.
یکنواختی روزمرگی باعث شد که او بهمرور زمان کسل شود.
خسته کردن، فرسوده کردن
Don't jade your voice by shouting too much.
با فریاد زیاد صدای خود را خسته نکنید.
The constant use jaded the edges of the knife.
استفادهی مداوم، تیزیهای چاقو را فرسوده میکند.
مسخره کردن، به خنده درآوردن
He always jades his coworkers with his outlandish stories.
او همیشه همکارانش را با داستانهای عجیبوغریبش مسخره میکند.
The comedian jaded the audience with his jokes.
کمدین با شوخیهایش حضار را به خنده درآورد.
اسب وامانده و بیارزش، یابو
The jade refused to move, exhausted from years of hard work.
اسب وامانده که از سالها کار سخت خسته شده بود، از حرکت امتناع کرد.
The old jade was no longer fit for riding.
یابوی پیر دیگر برای سواری مناسب نبود.
زن بدنام، زن هرزه
He warned his friend to stay away from the jade who had a reputation for trouble.
او به دوستش هشدار داد که از زن بدنامی که به دردسر شهرت داشت، دوری کند.
The tavern was often frequented by jades.
در میخانه اغلب زنان هرزه رفتوآمد میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jade