فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Outwear

aʊtˈweər aʊtˈweə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    فرسوده شدن، کهنه شدن، گذراندن، بیشتر دوام کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد outwear

  1. verb To survive
    Synonyms: outlast, survive, sustain, last longer than, outlive
  2. verb To exhaust
    Synonyms: tire, wear out, weary, spend, wear upon, tire out, wear, deplete, jade, wear down, fatigue

ارجاع به لغت outwear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outwear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outwear

لغات نزدیک outwear

پیشنهاد بهبود معانی