آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Sustain

səˈsteɪn səˈsteɪn

گذشته‌ی ساده:

sustained

شکل سوم:

sustained

سوم‌شخص مفرد:

sustains

وجه وصفی حال:

sustaining

شکل جمع:

sustains

معنی sustain | جمله با sustain

verb - transitive C2

ادامه دادن، حفظ کردن، تداوم بخشیدن، پایدار نگه داشتن

We must sustain our economic prosperity.

ما باید رونق اقتصادی خود را حفظ کنیم.

The company has managed to sustain its profits despite the recession.

شرکت با وجود رکود اقتصادی موفق شده است به سودآوری خود ادامه دهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

It has sustained its reputation for a long time.

مدت‌هاست که شهرت خود را حفظ کرده است.

to sustain one's optimism

خوش‌بینی خود را حفظ کردن

verb - transitive C2

پشتیبانی کردن، زنده نگه داشتن، حفظ کردن (زندگی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Water is essential to sustain life in the desert.

آب برای حفظ زندگی در بیابان ضروری است.

The organization works to sustain the lives of people affected by natural disasters.

این سازمان برای پشتیبانی از افرادی که تحت‌تأثیر بلایای طبیعی قرار گرفته‌اند، فعالیت می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Bones sustain the body.

استخوان‌ها بدن را نگه می‌دارند.

verb - transitive formal

متحمل شدن، دستخوش چیزی شدن، تاب آوردن، دچار شدن، تجربه کردن، وارد شدن (آسیب، خسارت)

He sustained a loss of income after the business closed.

او پس‌از تعطیلی کسب‌وکارش، ضرر مالی متحمل شد.

The city sustained severe damage from the flood.

شهر از سیلاب آسیب شدیدی دید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The team sustained their first defeat of the season.

تیم اولین شکست فصل خود را تجربه کرد.

a man who has bravely sustained the burden of responsibility

مردی که با شهامت بار مسئولیت را تحمل کرده است

verb - transitive

دل‌گرم کردن، قوت قلب دادن، حمایت عاطفی کردن

Their faith sustained them throughout the dark years of the war.

ایمان آن‌ها درطول سال‌های تیره‌ی جنگ به آن‌ها قوت‌ قلب می‌داد.

The hope of seeing her children again sustained her through the difficult treatment.

امید به دیدن دوباره‌ی فرزندانش درطول درمان سخت، او را دل‌گرم می‌کرد.

verb - transitive

تصدیق کردن، اثبات کردن، تایید کردن

No facts could sustain his claim that the company was responsible for the incident.

هیچ‌گونه مدرکی نمی‌توانست ادعای او مبنی بر مسئولیت شرکت در این حادثه را تصدیق کند.

The facts did not sustain the witness's testimony.

حقایق، شهادت شاهد را تأیید نکردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

testimonies that sustain our claims

شهادت‌هایی که ادعاهای ما را اثبات می‌کند

to sustain a verdict

حکم دادگاه را تأیید کردن

noun countable uncountable

موسیقی ساستین (ادامه‌دار کردن صدایی در موسیقی یا صدای ادامه‌دار)

The sustain effect on the violin was breathtaking, holding the note beautifully.

اثر ساستین در ویولن نفس‌گیر بود که نت را به زیبایی نگه می‌داشت.

The singer demonstrated excellent breath control to achieve a long sustain on the high note.

خواننده، کنترل تنفس عالی‌ای برای دستیابی به ساستین طولانی در نت بالا از خود نشان داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

By pressing the sustain pedal, the pianist was able to hold the notes longer.

با فشردن پدال ساستین، پیانیست توانست نت‌ها را برای مدت طولانی‌تری نگه دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sustain

  1. verb to nourish
    Synonyms:
    maintain keep up keep nurture provide food for give food to maintain the health of keep in health nourish supply food for nurse preserve
    Antonyms:
  1. verb to keep from yielding or failing during stress or difficulty
    Antonyms:

Collocations

sustain injuries

مصدوم شدن، دچار جراحت شدن

لغات هم‌خانواده sustain

  • verb - transitive
    sustain

سوال‌های رایج sustain

گذشته‌ی ساده sustain چی میشه؟

گذشته‌ی ساده sustain در زبان انگلیسی sustained است.

شکل سوم sustain چی میشه؟

شکل سوم sustain در زبان انگلیسی sustained است.

شکل جمع sustain چی میشه؟

شکل جمع sustain در زبان انگلیسی sustains است.

وجه وصفی حال sustain چی میشه؟

وجه وصفی حال sustain در زبان انگلیسی sustaining است.

سوم‌شخص مفرد sustain چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد sustain در زبان انگلیسی sustains است.

ارجاع به لغت sustain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sustain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sustain

لغات نزدیک sustain

پیشنهاد بهبود معانی