آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۴

    Sustenance

    ˈsʌstənəns ˈsʌstənəns

    معنی sustenance | جمله با sustenance

    noun uncountable formal

    غذا، خوراک

    Bread and water were their only sustenance for several days.

    نان و آب تنها خوراک آن‌ها برای چند روز بود.

    The hikers depended on the local fruits as sustenance while crossing the forest.

    کوهنوردان هنگام عبور از جنگل، به میوه‌های محلی به‌عنوان غذا تکیه کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    money for the sustenance of the poor

    پول برای نگهداری مسکینان

    noun uncountable formal

    ارزش غذایی، ماده‌ی مغذی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The soldiers needed high-sustenance meals to maintain their energy.

    سربازان به وعده‌های غذایی با ارزش غذایی بالا نیاز داشتند تا انرژی خود را حفظ کنند.

    Fruits and vegetables are important sources of sustenance for a healthy diet.

    میوه‌ها و سبزیجات، منابع مهم تغذیه برای رژیم غذایی سالم هستند.

    noun uncountable formal

    حمایت عاطفی، پشتیبانی روانی، تکیه‌گاه عاطفی، دل‌گرمی

    The letters from her family were a source of sustenance while she studied abroad.

    نامه‌های خانواده‌اش در زمان تحصیل در خارج، دل‌گرمی او بودند.

    Volunteering at the shelter gave him sustenance and a sense of purpose.

    فعالیت داوطلبانه در پناهگاه برای او پشتیبانی روانی و حس هدفمندی به همراه داشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sustenance

    1. noun necessities for existence
      Synonyms:
      food support maintenance livelihood provision nourishment subsistence refreshment ration edibles eatables victual aliment bread keep wherewithal daily bread bread and butter necessities aid pap bacon comestible provender salt
      Antonyms:
      extras

    لغات هم‌خانواده sustenance

    noun
    sustenance, sustainability
    adjective
    sustainable
    verb - transitive
    sustain

    ارجاع به لغت sustenance

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sustenance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sustenance

    لغات نزدیک sustenance

    • - sustainer
    • - sustaining program
    • - sustenance
    • - sustentacular
    • - sustentaculum
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.