فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wherewithal

ˈwerwɪðɒːl ˈwerwɪðɒːl ˈweəwɪðɔːl ˈweəwɪðɔːl

شکل جمع:

wherewithals

معنی و نمونه‌جمله

noun pronoun

که به‌وسیله‌ی آن، که با آن، تا چه چیز، چیزی که به‌وسیله‌ی آن عملی قابل اجراست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He doesn't have the wherewithal to continue his education.

استطاعت ادامه‌ی تحصیل را ندارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wherewithal

  1. noun the ability and the means to meet situations effectively
    Synonyms:
    resource resourcefulness
  1. noun all things, such as money, property, or goods, having economic value
    Synonyms:
    money wealth capital resources assets funds means resource fortune financing ability mean

ارجاع به لغت wherewithal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wherewithal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wherewithal

لغات نزدیک wherewithal

پیشنهاد بهبود معانی