آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ شهریور ۱۴۰۴

    Means

    miːnz miːnz

    معنی means | جمله با means

    noun plural B2

    وسیله، راه، شیوه، روش، طریق

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    They use various means to keep prices down.

    آن‌ها برای پایین نگه داشتن قیمت‌ها از روش‌های گوناگون استفاده می‌کنند.

    by political means

    از طرق سیاسی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the fastest means of travel

    تندترین وسیله‌ی سفر

    Do it by any means.

    هرجوری که شده این کار را بکن.

    means of transportation

    وسایط نقلیه، ترابرگان

    noun plural

    منابع (طبیعی یا اقتصادی و غیره)، ثروت، مکنت، دارایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    a person of means

    آدم ثروتمند

    Do you have the means to support your family?

    آیا استطاعت (توانایی) خرجی دادن به زن و بچه‌ات را داری؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They don't have to work; they have private means.

    آن‌ها از خودشان درآمد دارند و نیازی به کار کردن ندارند.

    by means of repetition

    از طریق تکرار

    We travelled by means of cars and trains.

    ما با اتومبیل و ترن سفر کردیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد means

    1. noun way, method
      Synonyms:
      manner method process system channel instrument medium route course technique fashion mechanism organization agency tactic road expedient measure vehicle power aid step trick instrumentality apparatus agent equipment path ministry factor organ avenue machinery intermediary dodge gimmick modus operandi stepping-stone ways and means auspices paraphernalia instrumentation
    1. noun wealth, resources
      Synonyms:
      money capital funds assets resources property possessions holdings estate fortune riches income revenue savings reserves budget finances wherewithal substance stuff backing bankroll pocket purse kitty stake dough nut bundle securities nest egg rainy day sock ways and means affluence intangibles ace in the hole
      Antonyms:
      poorness paucity shame

    Collocations

    by all means

    حتماً، البته، مسلماً، هرجور که شده، از هر طریق

    means to an end

    روش رسیدن به هدف مطلوب

    Idioms

    by no means

    به‌هیچ‌وجه، اصلاً، ابداً

    to live beyond one's means

    بیش از درآمد خود خرج کردن

    سوال‌های رایج means

    معنی means به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «means» در زبان فارسی به «وسیله»، «امکان» یا «ابزار» ترجمه می‌شود.

    این واژه در زبان انگلیسی یکی از کلمات چندمعنایی و پرکاربرد است که بسته به بافت جمله می‌تواند مفاهیم متفاوتی داشته باشد. در معنای اصلی، «means» به هرگونه ابزار، روش یا امکان اشاره دارد که برای رسیدن به یک هدف یا نتیجه به کار گرفته می‌شود. گاهی نیز این کلمه به منابع مالی و دارایی‌های فرد اشاره دارد و در چنین حالتی «means» معادل «توانایی مالی» یا «امکانات اقتصادی» خواهد بود.

    از منظر زبان‌شناسی، واژه‌ی «means» اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا هم به صورت مفرد و هم به صورت جمع استفاده می‌شود، بدون اینکه شکل ظاهری آن تغییر کند. برای مثال، می‌توان گفت «a means of transport» به معنای «وسیله‌ای برای حمل‌ونقل» و یا «by all means» به معنای «حتماً» یا «به هر طریق ممکن». این انعطاف‌پذیری باعث شده است که کلمه‌ی «means» حضوری پررنگ در زبان روزمره، متون علمی و حتی آثار ادبی داشته باشد.

    در معنای ابزاری، «means» تجلی آن چیزی است که انسان به کمک آن هدفی را تحقق می‌بخشد. وسیله‌ی نقلیه، فناوری‌های ارتباطی، یا حتی زبان، همگی «means» محسوب می‌شوند، زیرا امکان رسیدن به مقصود را فراهم می‌کنند. در واقع، این واژه نماد رابطه‌ی میان هدف و ابزار است؛ یعنی پیوندی که نشان می‌دهد برای رسیدن به هر مقصدی، وسیله‌ای متناسب لازم است. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی عمق فلسفی این کلمه نیز هست، چراکه پرسش «آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟» خود مبتنی بر مفهوم «means» است.

    از سوی دیگر، «means» در معنای مالی و اقتصادی جایگاهی بسیار مهم دارد. هنگامی که گفته می‌شود «he has the means to do something»، منظور این است که فرد از لحاظ مالی یا امکاناتی توانایی لازم برای انجام آن کار را دارد. این استفاده بیانگر آن است که واژه‌ی «means» تنها به ابزارهای فیزیکی یا روش‌ها محدود نمی‌شود، بلکه به ظرفیت‌ها و منابع انسانی و اقتصادی نیز اشاره دارد. همین گستردگی معنایی سبب شده که این واژه در متون مربوط به اقتصاد، جامعه‌شناسی و مدیریت کاربرد زیادی پیدا کند.

    «means» واژه‌ای است که فراتر از یک کلمه‌ی ساده عمل می‌کند و نقش پلی را میان هدف و امکان ایفا می‌نماید. این واژه یادآور آن است که هیچ دستاوردی بدون وجود وسیله یا امکان مناسب تحقق نمی‌یابد. چه در زندگی فردی، چه در سطح اجتماعی و اقتصادی، «means» مفهومی است که همواره به ما گوشزد می‌کند ابزارها و منابع، ستون‌های اصلی رسیدن به هر مقصود هستند.

    ارجاع به لغت means

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «means» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/means

    لغات نزدیک means

    • - meaningless
    • - meanly
    • - means
    • - means test
    • - means to an end
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.