وسیله، راه، شیوه، روش، طریق
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
They use various means to keep prices down.
آنها برای پایین نگه داشتن قیمتها از روشهای گوناگون استفاده میکنند.
by political means
از طرق سیاسی
the fastest means of travel
تندترین وسیلهی سفر
Do it by any means.
هرجوری که شده این کار را بکن.
means of transportation
وسایط نقلیه، ترابرگان
منابع (طبیعی یا اقتصادی و غیره)، ثروت، مکنت، دارایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a person of means
آدم ثروتمند
Do you have the means to support your family?
آیا استطاعت (توانایی) خرجی دادن به زن و بچهات را داری؟
They don't have to work; they have private means.
آنها از خودشان درآمد دارند و نیازی به کار کردن ندارند.
by means of repetition
از طریق تکرار
We travelled by means of cars and trains.
ما با اتومبیل و ترن سفر کردیم.
حتماً، البته، مسلماً، هرجور که شده، از هر طریق
روش رسیدن به هدف مطلوب
بههیچوجه، اصلاً، ابداً
بیش از درآمد خود خرج کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «means» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/means