با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Technique

tekˈniːk tekˈniːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    techniques

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B1
فن، شیوه، شگرد، اصول، مهارت، روش، تکنیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- the technique of teaching
- فن تدریس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد technique

  1. noun method
    Synonyms: address, approach, art, artistry, capability, capacity, course, craft, delivery, execution, facility, fashion, knack, know-how, manner, means, mode, modus, modus operandi, performance, procedure, proficiency, routine, skill, style, system, tactics,technic, touch, usage, way, wise

لغات هم‌خانواده technique

ارجاع به لغت technique

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «technique» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/technique

لغات نزدیک technique

پیشنهاد بهبود معانی