شکل جمع:
deliveriesتحویل، تفویض، تسلیم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
the delivery of postal parcels
تحویل بستههای پستی
There was a delay in the delivery of goods.
تحویل کالا دستخوش تأخیر شد.
the delivery of an ultimatum
اتمام حجت کردن، التیماتوم دادن
زایمان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
delivery room
اتاق زایمان
delivery ward
(بیمارستان) بخش زایمان
(نطق) ارائه، ایراد
The content of his speech was interesting but his delivery was not good.
محتوای سخنرانی او جالب بود؛ ولی روش ارائهی آن خوب نبود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «delivery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delivery