قدیمی در بسترخوابی (بعد از زایمان)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
During her lying-in period, the woman's family took turns caring for her.
در دورهی در بسترخوابی، خانوادهی این زن به نوبت از او مراقبت میکردند.
The doctor recommended that the woman have a lying-in period to recover.
دکتر توصیه کرد که زن برای بهبودی، یک دوره در بسترخوابی داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lying-in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lying-in