آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Weekly

ˈwiːkli ˈwiːkli

شکل جمع:

weeklies

معنی weekly | جمله با weekly

noun adjective adverb A2

هفتگی، هفته‌ای یکبار، هفته به هفته

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

a weekly T.V. program

برنامه‌ی هفتگی تلویزیون

They meet weekly.

آن‌ها هر هفته ملاقات می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a news weekly

هفته‌نامه‌ی خبری

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد weekly

  1. adjective of or occurring every seven days
    Synonyms:
    once a week once every seven days occurring every week hebdomadal hebdomadary every Monday regularly every Tuesday etc.
  1. adverb without missing a week
    Synonyms:
    every week each week hebdomadally

لغات هم‌خانواده weekly

سوال‌های رایج weekly

شکل جمع weekly چی میشه؟

شکل جمع weekly در زبان انگلیسی weeklies است.

معنی weekly به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «weekly» در زبان فارسی به «هفتگی» ترجمه می‌شود.

این واژه هم به عنوان صفت و هم به عنوان قید به کار می‌رود و به چیزی اشاره دارد که هر هفته انجام می‌شود، تکرار می‌گردد یا منتشر می‌شود. از نظر معنایی، «weekly» یکی از واژگان پرکاربرد در زبان انگلیسی است، زیرا در برنامه‌ریزی‌های زمانی، فعالیت‌های کاری، آموزشی، رسانه‌ای و حتی در توصیف عادت‌ها و رفتارهای روزمره نقش مهمی دارد.

در کاربرد صفتی، «weekly» برای توصیف رویدادها یا پدیده‌هایی استفاده می‌شود که نظم و تکرار هفتگی دارند. برای مثال، عبارت weekly meeting به معنی «جلسه‌ی هفتگی» است. در چنین مواردی، این واژه بیانگر نظمی است که در بازه‌های زمانی یکسان تکرار می‌شود و نوعی ثبات یا استمرار را القا می‌کند. در زبان رسمی و سازمانی، «weekly» معمولاً در برنامه‌ریزی‌ها، گزارش‌ها و تقویم‌های کاری به کار می‌رود تا نظم زمانی مشخصی را منتقل کند.

در نقش قید، «weekly» توصیف‌کننده‌ی دفعات انجام یک عمل است. برای نمونه، جمله‌ی She exercises weekly به معنی «او هر هفته ورزش می‌کند» است. در این حالت، واژه‌ی «weekly» شیوه‌ی تکرار یا تناوب انجام کار را مشخص می‌کند. این نوع استفاده در گزارش‌های علمی، آموزشی و حتی در مکالمات روزمره کاربرد فراوان دارد. در واقع، قید «weekly» یکی از ابزارهای زبانی مهم برای بیان عادت‌ها، برنامه‌ها و رفتارهای منظم انسان است.

از نظر واژه‌شناسی، «weekly» از ترکیب اسم «week» به معنی «هفته» و پسوند «-ly» ساخته شده است. پسوند «-ly» در زبان انگلیسی معمولاً برای ساخت صفات یا قیود از اسم یا صفت دیگر استفاده می‌شود. در نتیجه، «weekly» در ساختار خود هم معنای زمانی دارد و هم نشانه‌ای از تکرار منظم را در بر می‌گیرد. این ویژگی باعث شده است که واژه در طیف گسترده‌ای از زمینه‌ها از جمله رسانه، آموزش، اقتصاد و سلامت به کار رود.

در زمینه‌ی انتشارات و رسانه، «weekly» معمولاً برای توصیف مجلات، نشریات یا برنامه‌هایی به کار می‌رود که هر هفته منتشر یا پخش می‌شوند. مثلاً، عبارت a weekly magazine به معنی «مجله‌ی هفتگی» است. چنین نشریاتی معمولاً محتوایی خلاصه، به‌روز و هماهنگ با جریان رویدادهای هفته ارائه می‌کنند. از این رو، واژه‌ی «weekly» در حوزه‌ی ارتباطات و روزنامه‌نگاری بار معنایی مرتبط با نظم، پیوستگی و تداوم دارد.

«weekly» واژه‌ای است که بیانگر توازن میان زمان و نظم است. این کلمه در ساختارهای زبانی گوناگون، حس برنامه‌مندی و استمرار را منتقل می‌کند و به انسان امکان می‌دهد تا فعالیت‌های خود را در چارچوبی منظم سامان دهد. چه در زندگی شخصی و چه در محیط‌های حرفه‌ای، کاربرد «weekly» یادآور ارزش برنامه‌ریزی و پایداری در انجام کارهاست — مفهومی که هم در زبان و هم در رفتار انسانی اهمیت فراوان دارد.

ارجاع به لغت weekly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weekly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/weekly

لغات نزدیک weekly

پیشنهاد بهبود معانی