شکل جمع:
weeksتقویم هفته، هفت روز
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
next week
هفتهی دیگر
two weeks ago
دو هفته پیش
Easter week
هفتهی عید پاک
Julie works a 40-hour week.
جولی هفتهای 40 ساعت کار میکند.
every week
هر هفته
We are paid by the week.
به ما هفتگی مزد میدهند.
هفته به هفته
(انگلیس) یک هفته بعد از یکشنبه (یا دوشنبه و غیره)
this day (or tomorrow, etc) week
(انگلیس) یک هفته از امروز (یا فردا و غیره)
هفتههای متوالی، هر هفته
هر هفته
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «week» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/week