آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Wayward

ˈweɪwərd ˈweɪwəd

معنی wayward | جمله با wayward

adjective

قدیمی خودسر، خودرأی، نافرمان، متمرد، سرکش، لجباز، غیرقابل‌کنترل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

His wayward behavior eventually got him into serious trouble.

رفتار لجبازانه‌اش در نهایت او را به دردسر بزرگی انداخت.

The teacher found it hard to control the wayward student.

معلم، کنترل دانش‌آموز نافرمان را دشوار می‌دید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a wayward child

بچه‌ی خودسر

wayward fate

سرنوشت غدار

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wayward

سوال‌های رایج wayward

معنی wayward به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «wayward» در زبان فارسی به معنی «سرکش»، «خودسر»، «نافرمان» یا گاهی «غیرقابل‌پیش‌بینی» ترجمه می‌شود.

این واژه برای توصیف افرادی یا چیزهایی به کار می‌رود که از مسیر معمول یا مورد انتظار خارج می‌شوند — چه از نظر رفتاری، چه فکری، و چه اخلاقی. در اصل، «wayward» از دو جزء «way» (راه) و پسوند «ward-» (به‌سمتِ) تشکیل شده است، و معنای تحت‌اللفظی آن می‌شود: «به‌سوی راه خود رفتن». همین ساختار، روح اصلی واژه را نشان می‌دهد: کسی که مسیر خودش را می‌رود، حتی اگر خلاف قاعده باشد.

در کاربرد توصیفی، وقتی فردی را «wayward» می‌نامند، معمولاً اشاره به رفتار غیرقابل‌کنترل، لجوج یا ناپایدار او دارند. برای مثال، در جمله‌ی “Her wayward son refused to follow any rules”، منظور پسری است که از قوانین سرپیچی می‌کند و راه خودش را می‌رود. این واژه اغلب همراه با بار انتقادی یا نگران‌کننده به کار می‌رود، اما در عین حال گاهی هم حسی از استقلال و آزاداندیشی در خود دارد — به‌ویژه در متون ادبی که از آن برای توصیف شخصیت‌هایی آزاد و نافرمان استفاده می‌شود.

در ادبیات کلاسیک، «wayward» واژه‌ای پرکاربرد بوده است. شکسپیر، چاسر و دیگر نویسندگان دوران رنسانس از آن برای بیان پیچیدگی‌های رفتار انسانی استفاده کرده‌اند. در آثار شکسپیر، مثلاً در نمایشنامه‌ی “The Taming of the Shrew”، زنان سرکش یا مردان بی‌ثبات به‌عنوان «wayward» توصیف می‌شوند — یعنی کسانی که نمی‌توان آن‌ها را به‌راحتی مهار یا هدایت کرد. در این بافت، واژه رنگی از شور و طغیان دارد و به‌جای نکوهش صرف، نوعی انرژی و استقلال در خود نهفته دارد.

در معنای گسترده‌تر، «wayward» فقط برای انسان‌ها نیست؛ بلکه می‌تواند برای توصیف رفتار طبیعت، احساسات، یا حتی سرنوشت نیز به کار رود. مثلاً در جمله‌ی “The wayward winds changed direction suddenly” یعنی «بادهای سرکش ناگهان جهتشان را عوض کردند». در اینجا، واژه به حس بی‌ثباتی و پیش‌بینی‌ناپذیری اشاره دارد — چیزی که از کنترل انسان خارج است.

از نظر روان‌شناسی اجتماعی، برچسب «wayward» اغلب به افرادی داده می‌شود که با هنجارهای جامعه سازگار نیستند یا از آن‌ها فاصله می‌گیرند. این واژه در چنین کاربردی می‌تواند دو معنا داشته باشد: از یک‌سو انتقادی (یعنی فردی مشکل‌ساز یا غیرقابل‌کنترل)، و از سوی دیگر تحسین‌آمیز (یعنی فردی مستقل و متفاوت). همین دوگانگی، «wayward» را به واژه‌ای پیچیده و چندوجهی تبدیل کرده است.

«wayward» به چیزی یا کسی اشاره دارد که راه خود را می‌رود — حتی اگر آن راه نادرست، خطرناک یا متفاوت باشد. گاه نشانه‌ی طغیان و بی‌ثباتی است، و گاه نماد آزادی و روح سرکش انسانی. این واژه یادآور تضادی است که در ذات انسان وجود دارد: میل به آزادی در برابر نیاز به نظم.

ارجاع به لغت wayward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wayward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wayward

لغات نزدیک wayward

پیشنهاد بهبود معانی