آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ مرداد ۱۴۰۴

    Unruly

    ʌnˈruːli ʌnˈruːli

    معنی unruly | جمله با unruly

    adjective

    سرکش، یاغی، متمرد، مضطرب، عنان‌گسیخته، شرور، متلاطم

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    unruly horse

    اسب سرکش

    a bunch of unruly children

    یک دسته بچه‌ی تخس

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unruly

    1. adjective disobedient
      Synonyms:
      disorderly rebellious insubordinate fractious wayward wild headstrong willful obstinate intractable uncontrollable unmanageable ungovernable recalcitrant mutinous refractory lawless riotous turbulent imprudent impetuous rash reckless heedless forward obstreperous incorrigible perverse opinionated assertive quarrelsome bawdy mean ornery rowdy drunken violent impulsive out of control out of line inexorable unyielding impervious restive
      Antonyms:
      obedient compliant yielding

    لغات هم‌خانواده unruly

    noun
    rule, ruler, ruling, unruliness
    adjective
    ruling, unruly, ruled
    verb - transitive
    rule, overrule

    سوال‌های رایج unruly

    معنی Unruly به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «unruly» در زبان فارسی به «سرکش» یا «غیرقابل‌کنترل» ترجمه می‌شود.

    «Unruly» صفتی است که برای توصیف افراد، رفتارها، یا حتی اشیایی به کار می‌رود که از نظم، انضباط یا کنترل خارج شده‌اند و به راحتی قابل مدیریت نیستند. این واژه معمولاً بار معنایی منفی دارد و نشان می‌دهد که موضوع مورد نظر از قوانین، هنجارها یا الگوهای معمول پیروی نمی‌کند. با این حال، بسته به بافت جمله، «unruly» می‌تواند هم در موقعیت‌های جدی و رسمی و هم در توصیف‌های روزمره به کار رود.

    در زمینه‌ی توصیف افراد، «unruly» اغلب برای اشاره به کودکانی استفاده می‌شود که بیش از حد پرجنب‌وجوش، نافرمان یا بی‌انضباط هستند. برای مثال، یک کلاس پر از دانش‌آموزان «unruly» می‌تواند برای معلم چالش بزرگی ایجاد کند، زیرا نظم و تمرکز را به سختی می‌توان برقرار کرد. در محیط‌های کاری نیز کارکنانی که دائماً قوانین را زیر پا می‌گذارند یا همکاری لازم را ندارند، ممکن است «unruly» توصیف شوند.

    این واژه تنها به انسان محدود نمی‌شود و می‌تواند در مورد اشیا یا شرایط نیز به کار رود. برای مثال، موهای «unruly» به موهایی گفته می‌شود که به سختی حالت می‌گیرند و مرتب نمی‌شوند. در طبیعت، امواج «unruly» می‌تواند به موج‌هایی اشاره داشته باشد که بی‌نظم، شدید و پیش‌بینی‌ناپذیر هستند و کنترل یا هدایتشان دشوار است. این استفاده‌ها نشان می‌دهند که «unruly» می‌تواند برای هر چیزی که نظم و قابلیّت مدیریت کمی دارد، مناسب باشد.

    از نظر اجتماعی و فرهنگی، «unruly» گاهی برای توصیف رفتارهایی به کار می‌رود که خارج از هنجارها یا ساختارهای پذیرفته‌شده‌اند. چنین رفتارهایی ممکن است نشانه‌ی اعتراض، شورش یا تمایل به آزادی مطلق باشند. در این معنا، هرچند «unruly» بار منفی دارد، اما در برخی بافت‌ها می‌تواند به نوعی استقلال‌طلبی یا مخالفت با چارچوب‌های محدودکننده نیز اشاره کند.

    «unruly» واژه‌ای است که هم در زبان روزمره و هم در متون رسمی، برای بیان بی‌نظمی، کنترل‌ناپذیری یا سرکشی به کار می‌رود. این صفت نه‌تنها بیانگر چالش‌های ناشی از نبود نظم است، بلکه می‌تواند حامل لایه‌هایی از معنا باشد که به شخصیت، شرایط یا حتی طبیعت موضوع مورد نظر اشاره دارد.

    ارجاع به لغت unruly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unruly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unruly

    لغات نزدیک unruly

    • - unruffled
    • - unruliness
    • - unruly
    • - unsaddle
    • - unsafe
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.