آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Unruly

ʌnˈruːli ʌnˈruːli

معنی unruly | جمله با unruly

adjective

سرکش، یاغی، متمرد، مضطرب، عنان‌گسیخته، شرور، متلاطم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

unruly horse

اسب سرکش

a bunch of unruly children

یک دسته بچه‌ی تخس

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unruly

لغات هم‌خانواده unruly

سوال‌های رایج unruly

معنی Unruly به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «unruly» در زبان فارسی به «سرکش» یا «غیرقابل‌کنترل» ترجمه می‌شود.

«Unruly» صفتی است که برای توصیف افراد، رفتارها، یا حتی اشیایی به کار می‌رود که از نظم، انضباط یا کنترل خارج شده‌اند و به راحتی قابل مدیریت نیستند. این واژه معمولاً بار معنایی منفی دارد و نشان می‌دهد که موضوع مورد نظر از قوانین، هنجارها یا الگوهای معمول پیروی نمی‌کند. با این حال، بسته به بافت جمله، «unruly» می‌تواند هم در موقعیت‌های جدی و رسمی و هم در توصیف‌های روزمره به کار رود.

در زمینه‌ی توصیف افراد، «unruly» اغلب برای اشاره به کودکانی استفاده می‌شود که بیش از حد پرجنب‌وجوش، نافرمان یا بی‌انضباط هستند. برای مثال، یک کلاس پر از دانش‌آموزان «unruly» می‌تواند برای معلم چالش بزرگی ایجاد کند، زیرا نظم و تمرکز را به سختی می‌توان برقرار کرد. در محیط‌های کاری نیز کارکنانی که دائماً قوانین را زیر پا می‌گذارند یا همکاری لازم را ندارند، ممکن است «unruly» توصیف شوند.

این واژه تنها به انسان محدود نمی‌شود و می‌تواند در مورد اشیا یا شرایط نیز به کار رود. برای مثال، موهای «unruly» به موهایی گفته می‌شود که به سختی حالت می‌گیرند و مرتب نمی‌شوند. در طبیعت، امواج «unruly» می‌تواند به موج‌هایی اشاره داشته باشد که بی‌نظم، شدید و پیش‌بینی‌ناپذیر هستند و کنترل یا هدایتشان دشوار است. این استفاده‌ها نشان می‌دهند که «unruly» می‌تواند برای هر چیزی که نظم و قابلیّت مدیریت کمی دارد، مناسب باشد.

از نظر اجتماعی و فرهنگی، «unruly» گاهی برای توصیف رفتارهایی به کار می‌رود که خارج از هنجارها یا ساختارهای پذیرفته‌شده‌اند. چنین رفتارهایی ممکن است نشانه‌ی اعتراض، شورش یا تمایل به آزادی مطلق باشند. در این معنا، هرچند «unruly» بار منفی دارد، اما در برخی بافت‌ها می‌تواند به نوعی استقلال‌طلبی یا مخالفت با چارچوب‌های محدودکننده نیز اشاره کند.

«unruly» واژه‌ای است که هم در زبان روزمره و هم در متون رسمی، برای بیان بی‌نظمی، کنترل‌ناپذیری یا سرکشی به کار می‌رود. این صفت نه‌تنها بیانگر چالش‌های ناشی از نبود نظم است، بلکه می‌تواند حامل لایه‌هایی از معنا باشد که به شخصیت، شرایط یا حتی طبیعت موضوع مورد نظر اشاره دارد.

ارجاع به لغت unruly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unruly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unruly

لغات نزدیک unruly

پیشنهاد بهبود معانی