منحرف، در خطا، گمراه، هرزه، فاسد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the only righteous in a world perverse
(میلتون) یگانه (آدم) پارسا در یک دنیای فاسد
a perverse young man
مرد جوان کژراه
a perverse and impolite boy
یک پسر لجباز و بیتربیت
She gets a perverse pleasure out of scaring her children.
او از ترساندن بچههای خود لذت بیمارگونهای میبرد.
his perverse insistence to know my address and phone number
اصرار لجوجانهی او برای دانستن نشانی و شمارهی تلفن من
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «perverse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perverse