سختدل، بیعاطفه، سرسخت، لجوج، سنگدل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He remained obdurate in his determination.
او سر تصمیم خود سرسختانه ایستاد.
obdurate sinner
گناهکار سنگدل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obdurate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obdurate