۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Uncooperative

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: unco-operative

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

همکاری‌گریز، بی‌میل به همکاری و مشارکت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She was an aggressive and uncooperative child.

او کودکی پرخاشگر و بی‌میل به همکاری و مشارکت بود.

uncooperative clerks

کارمندان همکاری‌گریز

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The unco-operative student refused to participate in the class discussion.

دانشجوی بی‌میل به مشارکت از شرکت در بحث کلاسی خودداری کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncooperative

  1. adjective unwilling to cooperate
    Synonyms:
    contrary disobliging perverse
    Antonyms:
    cooperative

ارجاع به لغت uncooperative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncooperative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncooperative

لغات نزدیک uncooperative

پیشنهاد بهبود معانی