آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Uncooperative

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: unco-operative

معنی uncooperative | جمله با uncooperative

adjective

همکاری‌گریز، بی‌میل به همکاری و مشارکت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She was an aggressive and uncooperative child.

او کودکی پرخاشگر و بی‌میل به همکاری و مشارکت بود.

uncooperative clerks

کارمندان همکاری‌گریز

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The unco-operative student refused to participate in the class discussion.

دانشجوی بی‌میل به مشارکت از شرکت در بحث کلاسی خودداری کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد uncooperative

  1. adjective unwilling to cooperate
    Antonyms:

ارجاع به لغت uncooperative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncooperative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncooperative

لغات نزدیک uncooperative

پیشنهاد بهبود معانی