گذشتهی ساده:
toughedشکل سوم:
toughedسومشخص مفرد:
toughsوجه وصفی حال:
toughingصفت تفضیلی:
tougherصفت عالی:
toughestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حرف خشونتآمیز زدن، با گردن کلفتی گفتن، هارتوپورت کردن
(عامیانه) در برابر سختیها و غیره مقاومت کردن، تحمل کردن، پایداری کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tough» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tough