امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stalwart

ˈstɒːlwərt ˈstɔːlwət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
ستبر، تنومند، قوی، بی‌باک، مصمم، شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- one of the party's stalwart supporters
- یکی از طرفداران پر و پا قرص حزب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stalwart

  1. adjective strong, valiant
    Synonyms:
    athletic bold bound bound and determined brave brawny brick-wall courageous daring dauntless dead set on dependable fearless forceful gutsy hanging tough hefty husky indomitable intrepid lusty muscular nervy powerhouse redoubtable robust rugged sinewy solid spunky staunch steamroller stout stouthearted strapping sturdy substantial tenacious tough unafraid undaunted valorous vigorous
    Antonyms:
    cowardly meek weak

ارجاع به لغت stalwart

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stalwart» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stalwart

لغات نزدیک stalwart

پیشنهاد بهبود معانی