Stamen
ˈsteɪmən
ˈsteɪmən
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
گیاه‌شناسی
پرچم، جرثومه نر گیاه، پود
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد stamen
-
noun Strength, vigorSynonyms:vitalities energies hearts grits strengths tolerances backbonesAntonyms:lacks apathies lethargies weaknesses
ارجاع به لغت stamen
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «stamen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stamen
لغات نزدیک stamen
- - stalwart
- - stamboul or stambul
- - stamen
- - stamina
- - staminal