ورزش بدنسازی، پرورش اندام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He turned to bodybuilding as a way to improve his self-confidence.
او به بدنسازی به عنوان راهی برای افزایش اعتمادبهنفسش روی آورد.
He aspires to compete in bodybuilding competitions.
او آرزو دارد در مسابقات پرورش اندام شرکت کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bodybuilding» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bodybuilding