امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Grits

    American: ˈɡrɪts British: ɡrɪts
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    plural
    (آمریکا - آشپزی جنوبی) شوربا، گریتز (که از ذرت و سویای خرد‌شده و یا ذرت پوست‌کنده درست می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    plural
    بلغور (گندم و برنج و ذرت نیمه آسیاب شده)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد grits

    1. noun Fortitude and determination
      Synonyms: plucks, sands, resolutions, backbones
      Antonyms: timidities, weaknesses
    2. noun Coarsely ground hulled corn boiled as a breakfast dish in the southern United States
      Synonyms: hominy grits, sands, spirits, dusts, plucks, nerves, gravels, braveries, resolutions, determinations, backbones

    ارجاع به لغت grits

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grits» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grits

    لغات نزدیک grits

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند