شکل جمع:
valiantsدلیر، شجاع، دلاور، بیباک، باشهامت، متهور، بیپروا، پردل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
Valiant soldiers protected their homeland with bravery and honor.
سربازان دلیر با شجاعت و افتخار از میهن خود دفاع کردند.
Despite the intense heat, the valiant firefighters continued their search for survivors.
باوجود گرمای شدید، آتشنشانان شجاع به جستوجوی خود برای یافتن بازماندگان ادامه دادند.
دلیرانه، شجاعانه، دلاورانه، بیباکانه، متهورانه، بیپروایانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her valiant spirit inspired everyone around her.
روحیهی دلیرانهی او الهامبخش اطرافیانش بود.
Her valiant efforts to save the drowning child were commendable.
تلاشهای دلاورانهی او برای نجات کودک درحال غرق شدن ستودنی بود.
(فرد) دلیر، شجاع، دلاور، بهادر، تهم
Every community needs its valiant to stand up against injustice.
هر جامعه به انسانهای شجاعی نیاز دارد که در برابر بیعدالتی بایستند.
The valiant fought tirelessly to protect their homeland from invaders.
فرد دلیر بیوقفه جنگید تا از میهن خود در برابر مهاجمان محافظت کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «valiant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/valiant